Testator

teˈsteɪtəˈtesteɪtər teˈsteɪtəˈtesteɪtər
آخرین به‌روزرسانی:

معنی

  • noun
    موصی، وصیت‌کننده، شاهد، میرا گذار
پیشنهاد بهبود معانی

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

مترادف و متضاد testator

  1. noun A person who makes a will
    Synonyms: testate

ارجاع به لغت testator

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «testator» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۱۴ خرداد ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/testator

لغات نزدیک testator

پیشنهاد بهبود معانی