Underneath

ˌʌndərˈniːθ ˌʌndəˈniːθ
آخرین به‌روزرسانی:

معنی و نمونه‌جمله‌ها

  • adverb preposition B1
    در زیر، از زیر، زیرین، پایینی، پایین
    • - Paint the underneath of the table.
    • - زیر میز را رنگ بزنید.
    • - a column of figures with the totals given underneath
    • - ستونی از ارقام که جمع آن‌ها در زیر داده شده است
    • - the underneath meaning of this poem
    • - معنی نهفته این شعر
پیشنهاد بهبود معانی

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

مترادف و متضاد underneath

  1. adverb, preposition below
    Synonyms: beneath, bottom, covered, lower, neath, nether, under
    Antonyms: above, over, up

ارجاع به لغت underneath

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «underneath» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۱۳ خرداد ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/underneath

لغات نزدیک underneath

پیشنهاد بهبود معانی