Underrated

ˌʌndərˈreɪt̬ɪd ˌʌndəˈreɪtɪd
آخرین به‌روزرسانی:

معنی و نمونه‌جمله‌ها

  • adjective
    دست‌کم‌گرفته‌شده، ناچیزانگاشته‌شده
    • - John remains an underrated player.
    • - جان همچنان یک بازیکن دست‌کم‌گرفته‌شده است.
    • - Despite his exceptional talent, he remained an underrated artist.
    • - علی‌رغم استعداد استثنایی‌اش، او هنرمندی ناچیزانگاشته‌شده باقی ماند.
پیشنهاد بهبود معانی

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

مترادف و متضاد underrated

  1. verb Make too low an estimate of
    Synonyms: underestimated, discounted, disparaged, minimized, undervalued, devalued, depreciated, belittled
    Antonyms: overestimated

لغات هم‌خانواده underrated

  • adjective
    underrated
  • verb - transitive
    underrate

ارجاع به لغت underrated

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «underrated» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۱۳ خرداد ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/underrated

لغات نزدیک underrated

پیشنهاد بهبود معانی