Underwhelm

ˌʌndərˈwelm ˌʌndəˈwelm
آخرین به‌روزرسانی:
|
  • گذشته‌ی ساده:

    underwhelmed
  • سوم شخص مفرد:

    underwhelms
  • وجه وصفی حال:

    underwhelming

معنی و نمونه‌جمله‌ها

  • verb - intransitive verb - transitive
    مورد توجه قرار نگرفتن، چشمگیر نبودن، یأس‌انگیز بودن، ناامید کردن
    • - The lackluster presentation underwhelmed the investors.
    • - معرفی ضعیف سرمایه‌گذاران را ناامید کرد.
    • - Despite high expectations, the performance underwhelmed.
    • - علی‌رغم انتظارات زیاد، این اجرا چشمگیر نبود.
پیشنهاد بهبود معانی

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

ارجاع به لغت underwhelm

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «underwhelm» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۱۳ خرداد ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/underwhelm

لغات نزدیک underwhelm

پیشنهاد بهبود معانی