Upend

ʌpˈend ʌpˈend
آخرین به‌روزرسانی:

معنی و نمونه‌جمله

  • verb - transitive adverb
    راست نشاندن، بر روی پایه نشاندن، افکندن
    • - The wrestler upended his opponent.
    • - کشتی‌گیر حریف خود را کله پا کرد.
پیشنهاد بهبود معانی

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

ارجاع به لغت upend

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «upend» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۱۳ خرداد ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/upend

لغات نزدیک upend

پیشنهاد بهبود معانی