Utterly

ˈʌt̬ərli ˈʌtəli
آخرین به‌روزرسانی:

معنی

  • adverb C1
    مطلقا، به‌کلی، کاملاً، تمامی، سراپا
پیشنهاد بهبود معانی

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

مترادف و متضاد utterly

  1. adverb completely
    Synonyms: absolutely, all, all in all, altogether, entirely, exactly, extremely, fully, in toto, just, perfectly, plumb, purely, quite, thoroughly, totally, to the core, to the nth degree, well, wholly
    Antonyms: incompletely, uncertain

ارجاع به لغت utterly

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «utterly» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۱۳ خرداد ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/utterly

لغات نزدیک utterly

پیشنهاد بهبود معانی