Warmheartedness

آخرین به‌روزرسانی:

معنی

  • noun
    ( warmhearted ) خونگرم، بامحبت، مهربان، مهربانی، خونگرمی
پیشنهاد بهبود معانی

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

مترادف و متضاد warmheartedness

  1. noun A positive feeling of liking
    Synonyms: affection, warmth, affectionateness, fondness, tenderness, heart, warmness, philia

ارجاع به لغت warmheartedness

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «warmheartedness» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۱۴ خرداد ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/warmheartedness

لغات نزدیک warmheartedness

پیشنهاد بهبود معانی