Warty

ˈwɔːrti ˈwɔːti
آخرین به‌روزرسانی:

معنی

  • adjective
    زگیل‌دار، زگیل‌مانند، دارای زگیل
پیشنهاد بهبود معانی

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

مترادف و متضاد warty

  1. adjective (of skin) covered with warts or projections that resemble warts
    Synonyms: verrucose, wartlike

ارجاع به لغت warty

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «warty» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۱۳ خرداد ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/warty

لغات نزدیک warty

پیشنهاد بهبود معانی