Waterloo

ˌwɔːtər- / / ˌwɔːtəˈluː
آخرین به‌روزرسانی:

معنی

  • شهر واترلو (در بلژیک- محل شکست نهایی ناپلئون از ویلینگتن انگلیسی)
پیشنهاد بهبود معانی

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

مترادف و متضاد waterloo

  1. noun final defeat, total defeat
    Synonyms: annihilation, beating, collapse, conquest, crushing defeat, drubbing, failure, fall, licking, massacre, overthrow, rout, shellacking, slaughter, thrashing, trashing, trouncing, vanquishment, waxing, whipping, whitewashing

ارجاع به لغت waterloo

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «waterloo» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۱۴ خرداد ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/waterloo

لغات نزدیک waterloo

پیشنهاد بهبود معانی