Wee-wee

ˈwiːwiː ˈwiːwiː
آخرین به‌روزرسانی:

معنی‌ها

  • noun verb - transitive
    (واژه‌ی کودکانه) شاشیدن
  • noun verb - transitive
    (واژه‌ی کودکانه) شاش
پیشنهاد بهبود معانی

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

مترادف و متضاد wee-wee

  1. verb Eliminate urine
    Synonyms: make, urinate, piddle, puddle, micturate, piss, pee, pee-pee, make-water, relieve-oneself, take-a-leak, spend-a-penny, wee, pass-water

ارجاع به لغت wee-wee

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «wee-wee» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۱۴ خرداد ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/wee-wee

لغات نزدیک wee-wee

پیشنهاد بهبود معانی