Well-appointed

ˌweləˈpoɪntɪd ˌweləˈpoɪntɪd
آخرین به‌روزرسانی:

معنی و نمونه‌جمله‌ها

  • adjective
    مزین، خوب مبلمان شده، دارای تجهیزات یا اثاثیه‌ی خوب
    • - a well-appointed office
    • - یک اداره‌ی کاملاً مجهز
    • - a well-appointed dining room
    • - اتاق نهارخوری مزین
پیشنهاد بهبود معانی

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

مترادف و متضاد well-appointed

  1. adjective Having a full array of suitable equipment or furnishings
    Synonyms: well-equipped, well-furnished, well-found

ارجاع به لغت well-appointed

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «well-appointed» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۱۴ خرداد ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/well-appointed

لغات نزدیک well-appointed

پیشنهاد بهبود معانی