Witting

American: ˈwɪtɪŋ British: ˈwɪtɪŋ
آخرین به‌روزرسانی:

معنی

  • adjective
    (بیشتر در جمع) معلومات، دانش، ذکاوت، هوش، قضاوت، اطلاعات، تعمد، قصدی
پیشنهاد بهبود معانی

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

مترادف و متضاد witting

  1. adjective Done or said on purpose
    Synonyms: deliberate, intended, intentional, conscious, purposeful, voluntary, willful
  2. adjective Aware or knowing
    Antonyms: unwitting

ارجاع به لغت witting

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «witting» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۱۴ خرداد ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/witting

لغات نزدیک witting

پیشنهاد بهبود معانی