آرد به انگلیسی

آخرین به‌روزرسانی:

معنی و نمونه‌جمله‌ها

  • ماده‌ی پودرمانندی است که از دانه‌ی غلات یا سایر مواد نشاسته‌ای به دست می‌آید
  • فونتیک فارسی

    aard
  • اسم
    flour, farina, powder, dust
    • - غله تبدیل به آرد و نان می‌شود.

    • - Corn is made into flour and bread.
    • - برای هر پیمانه شکر پنج پیمانه آرد لازم است.

    • - Each part of sugar needs five parts of powder.
پیشنهاد بهبود معانی

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

ارجاع به لغت آرد

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «آرد» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۱۴ خرداد ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/آرد

لغات نزدیک آرد

پیشنهاد بهبود معانی