تحول به انگلیسی

آخرین به‌روزرسانی:

معنی و نمونه‌جمله‌ها

  • دگرگونی، تغییر
  • فونتیک فارسی

    tahavvol
  • اسم
    change, transformation, transition, turnabout, evolution, revolution, turnaround, development, reformation, upturn, shakeout, shake-up
    • - تحول کشور از سازگان کشاورزی به سازگان صنعتی

    • - the country's evolution from an agricultural to an industrial system
    • - یک دوره‌ی تحول

    • - a period of transition
پیشنهاد بهبود معانی

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

مترادف و متضاد تحول

ارجاع به لغت تحول

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «تحول» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۱۳ خرداد ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/تحول

لغات نزدیک تحول

پیشنهاد بهبود معانی