جوری به انگلیسی

آخرین به‌روزرسانی:

معنی و نمونه‌جمله‌ها

  • جور بودن
  • فونتیک فارسی

    joori
  • اسم
    harmony, agreement, compatibility, concord, suitability
    • - جوری رنگ‌ها در نقاشی مسحورکننده بود.

    • - The harmony of colors in the painting was captivating.
    • - جوری نظرات اعضای تیم برای موفقیت بسیار مهم بود.

    • - The harmony of opinions among the team members was crucial for success.
پیشنهاد بهبود معانی

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

ارجاع به لغت جوری

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «جوری» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۱۳ خرداد ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/جوری

لغات نزدیک جوری

پیشنهاد بهبود معانی