خاویار به انگلیسی

آخرین به‌روزرسانی:

معنی‌ها و نمونه‌جمله‌ها

  • تخم خوراکی ماهی خاویار
  • فونتیک فارسی

    khaav(i)yaar
  • اسم
    caviar, caviare
    • - خاویار و خوراک‌های لذیذ دیگر

    • - caviar and other delicacies
    • - یک قوطی کوچک خاویار به‌ عنوان پیش غذا سرو شد.

    • - A small can of caviar was served as an appetizer.
    • - در آن رستوران مجلل و اعیانی یک قاشق خاویار خوردم.

    • - I had a spoonful of caviar at the upscale restaurant.
  • تخم ماهی
  • فونتیک فارسی

    khaav(i)yaar
  • اسم
    roe, spawn
    • - خاویار ماهی سالمون

    • - roe of the salmon
    • - ماهیگیر می‌توانست مقدار زیادی خاویار از دریاچه بگیرد.

    • - The fisherman was able to catch a large roe from the lake.
پیشنهاد بهبود معانی

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

مترادف و متضاد خاویار

ارجاع به لغت خاویار

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «خاویار» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۱۳ خرداد ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/خاویار

لغات نزدیک خاویار

پیشنهاد بهبود معانی