خنجر به انگلیسی

آخرین به‌روزرسانی:

معنی و نمونه‌جمله‌ها

  • دشنه
  • فونتیک فارسی

    khanjar
  • اسم
    dagger, poniard, dirk, stiletto, bowie knife
    • - با خنجر خود ضربه‌ی شمشیر دزد را دفع کرد.

    • - With his dagger he parried the blow from the thief's sword.
    • - نیش خنجر

    • - the point of a dagger
پیشنهاد بهبود معانی

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

مترادف و متضاد خنجر

ارجاع به لغت خنجر

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «خنجر» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۱۳ خرداد ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/خنجر

پیشنهاد بهبود معانی