خودکفا به انگلیسی

آخرین به‌روزرسانی:

معنی و نمونه‌جمله‌ها

  • خودبسنده
  • فونتیک فارسی

    khodkafaa
  • صفت
    independent, self-contained, self-sufficient, self-supporting, viable, autonomous
    • - کشور از نظر تولید مواد خوراکی خودکفا شده است.

    • - The country has become self-sufficient in the production of foodstuffs.
    • - کارآفرین خودکفا کسب‌وکارش را بدون هیچ‌گونه وام یا سرمایه‌گذار خارجی ساخت.

    • - The self-sufficient entrepreneur built her business without any outside investors or loans.
پیشنهاد بهبود معانی

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

مترادف و متضاد خودکفا

ارجاع به لغت خودکفا

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «خودکفا» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۱۳ خرداد ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/خودکفا

پیشنهاد بهبود معانی