خیانتکار به انگلیسی

آخرین به‌روزرسانی:

معنی و نمونه‌جمله‌ها

  • کسی که خیانت می‌کند
  • فونتیک فارسی

    khiyaanatkaar
  • اسم صفت
    betrayer, treacherous, traitor, foul, turncoat, traitorous, disloyal, renegade, quisling, perfidious, errant, unfaithful, faithless
    • - همسر خیانتکار

    • - a faithless spouse
    • - خیانتکار به زندان فرستاده شد.

    • - The betrayer was sent to the prison
پیشنهاد بهبود معانی

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

ارجاع به لغت خیانتکار

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «خیانتکار» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۱۳ خرداد ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/خیانتکار

پیشنهاد بهبود معانی