نشئه به انگلیسی

آخرین به‌روزرسانی:

معنی‌ها و نمونه‌جمله‌ها

  • کیف، سرخوشی، مستی
  • فونتیک فارسی

    nash'e
  • اسم
    high, rapture, euphoria, exaltation, inebriety, ecstasy
    • - تمام روز نشئه بودم.

    • - I was in a state of euphoria all day.
    • - او نشئه‌ی عشق بود.

    • - She was in an ecstasy of love.
  • وابسته به حالت کیف و مستی و سرخوشی
  • فونتیک فارسی

    nash'e
  • صفت
    euphoric, high, ecstatic, enraptured
    • - نشئه شدن

    • - to become high
    • - دانشمندان از موفقیت آزمایش نشئه بودند.

    • - Scientists are euphoric at the success of the test.
    • - بی‌پروا و نشئه بودم.

    • - I felt heady and high.
  • عامیانه jag, spaced-out, stoned, trip, wasted
پیشنهاد بهبود معانی

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

مترادف و متضاد نشئه

ارجاع به لغت نشئه

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «نشئه» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۱۴ خرداد ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/نشئه

لغات نزدیک نشئه

پیشنهاد بهبود معانی