کذائی به انگلیسی

آخرین به‌روزرسانی:

معنی و نمونه‌جمله‌ها

  • به‌اصطلاح، آن‌چنانی، این‌چنینی
  • فونتیک فارسی

    kazaayi
  • صفت
    the famous, such and such, so and so, so-called, the notorious one
    • - همیشه سر کار لباس کذائی می‌پوشید.

    • - She always wore such and such clothing to work.
    • - منوی رستوران شامل غذاهای کذائی بود.

    • - The restaurant's menu featured so and so dishes.
پیشنهاد بهبود معانی

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

ارجاع به لغت کذائی

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «کذائی» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۱۳ خرداد ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/کذائی

لغات نزدیک کذائی

پیشنهاد بهبود معانی