کسالت داشتن به انگلیسی

آخرین به‌روزرسانی:

معنی و نمونه‌جمله‌ها

  • بیمار بودن
  • فونتیک فارسی

    kesaalat daashtan
  • فعل لازم
    to be ill, to be indisposed, to be sick, to feel unwell
    • - به نظر می‌رسد کسالت دارد چون سرفه و عطسه می‌کند.

    • - She seems to be ill, as she is coughing and sneezing.
    • - سه روز است کسالت دارد و مدرسه نرفته است.

    • - He has been unwell for three days and has missed school.
پیشنهاد بهبود معانی

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

ارجاع به لغت کسالت داشتن

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «کسالت داشتن» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۱۴ خرداد ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/کسالت داشتن

لغات نزدیک کسالت داشتن

پیشنهاد بهبود معانی