گره گره به انگلیسی

آخرین به‌روزرسانی:

معنی‌ها و نمونه‌جمله‌ها

  • دارای گره‌های زیاد، قلمبه‌دار
  • فونتیک فارسی

    gereh gereh
  • صفت
    gnarled, knotty, lumpy, gnarly, knarry, cross-grained
    • - تنه‌ی گره‌گره آن درخت کهن

    • - the gnarled trunk of that old tree
    • - گره‌گره حرکت کردن، گره‌گره رفتن

    • - to stop and go, to move sporadically, to move or do in fits and starts, to move jerkily
  • حرکت
  • choppy
  • kinky
پیشنهاد بهبود معانی

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

ارجاع به لغت گره گره

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «گره گره» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۱۳ خرداد ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/گره گره

لغات نزدیک گره گره

پیشنهاد بهبود معانی