فست‌دیکشنری ۱۷ ساله شد! 🎉

Abd

ˌeɪ.biːˈdiː ˌeɪ.biːˈdiː
آخرین به‌روزرسانی:
|
  • شکل جمع:

    abds

توضیحات

شکل نوشتاری دیگر این لغت در معنای اول: abdom

معنی‌ها و نمونه‌جمله‌ها

  • abbreviation
    پزشکی شکم، شکمی (abdomen و abdominal)
    • - She felt a sharp pain in her abd after eating too much.
    • - او پس از خوردن زیاد، درد شدیدی در شکمش احساس کرد.
    • - The doctor recommended a CT scan to examine her abdom organs.
    • - پزشک برای بررسی اندام‌های شکمی او سی‌تی اسکن را توصیه کرد.
  • noun countable
    کسی که همه‌ی واحدهای دوره‌ی دکترا را گذرانده است به‌جز رساله‌ی دکترا (ABD)
پیشنهاد بهبود معانی

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

ارجاع به لغت abd

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «abd» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲۹ اردیبهشت ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/abd

لغات نزدیک abd

پیشنهاد بهبود معانی