Barge In

آخرین به‌روزرسانی:

توضیحات

همچنین می‌توان از barge into به‌ جای barge in استفاده کرد.

معنی و نمونه‌جمله‌ها

  • phrasal verb
    در نزده وارد شدن، سر خود را پایین انداختن و داخل رفتن، مزاحم شدن، سرزده رفتن
    • - George barged in my office without knocking.
    • - جورج در نزده وارد دفتر کارم شد.
    • - I was studying when Ben suddenly barged in.
    • - داشتم درس می‌خوندم که بن سرش رو انداخت پایین و اومد تو.
پیشنهاد بهبود معانی

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

مترادف و متضاد barge in

  1. verb charge
    Synonyms: break in, burst in, collide, infringe, interrupt, intrude, muscle in, push, shove, stumble
  2. verb charge
    Synonyms: break in, burst in, collide, infringe, interrupt, intrude, muscle in, push, shove, stumble
    Antonyms: wait

ارجاع به لغت barge in

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «barge in» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۱۲ خرداد ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/barge-in

لغات نزدیک barge in

پیشنهاد بهبود معانی