Bass Fiddle

ˌbeɪsˈfɪdl̩ ˌbeɪs ˈfɪdl
آخرین به‌روزرسانی:

معنی و نمونه‌جمله‌ها

  • noun countable
    قدیمی موسیقی ساز کنترباس (بزرگترین و کم‌صداترین عضو خانواده‌ی ویولن)
    • - He played the bass fiddle with incredible skill and dexterity.
    • - او ساز کنترباس را با مهارت و چالاکی باورنکردنی‌ای می‌نواخت.
    • - The deep, rich tones of the bass fiddle filled the concert hall.
    • - آهنگ‌های عمیق و غنی ساز کنترباس سالن کنسرت را پر کرده بود.
پیشنهاد بهبود معانی

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

ارجاع به لغت bass fiddle

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «bass fiddle» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۱۲ خرداد ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/bass-fiddle

لغات نزدیک bass fiddle

پیشنهاد بهبود معانی