Bear In Mind

آخرین به‌روزرسانی:

معنی

  • idiom B1
    به خاطر داشتن، در نظر گرفتن
پیشنهاد بهبود معانی

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

مترادف و متضاد bear in mind

  1. verb keep in mind
    Synonyms: be aware of, be cognizant of, be mindful of, beware, call to mind, consider, heed, mind, note, remember, to remember

ارجاع به لغت bear in mind

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «bear in mind» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۱۲ خرداد ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/bear-in-mind

لغات نزدیک bear in mind

پیشنهاد بهبود معانی