Betake

bɪˈteɪk bɪˈteɪk
آخرین به‌روزرسانی:

معنی‌ها و نمونه‌جمله‌ها

  • verb - transitive
    ادبی رفتن، رهسپار شدن
    • - He betook himself to his own country.
    • - او به کشور خود رفت.
    • - The couple decided to betake themselves to a tropical island for their honeymoon.
    • - این زوج تصمیم گرفتند برای ماه عسل رهسپار جزیره‌ای گرمسیری شوند.
  • verb - transitive
    قدیمی متوسل شدن
    • - Instead of asking for help, he decided to betake to his own devices and try to solve the problem on his own.
    • - او به جای درخواست کمک، تصمیم گرفت به خودش متوسل شود و سعی کند مشکل را خودش حل کند.
پیشنهاد بهبود معانی

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

ارجاع به لغت betake

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «betake» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۱۲ خرداد ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/betake

لغات نزدیک betake

پیشنهاد بهبود معانی