Catch-up

ˈkætʃəp ˈkætʃəp
آخرین به‌روزرسانی:

معنی

  • adjective B2
    وابسته به رسیدن و سبقت گرفتن، برتری‌جویانه
پیشنهاد بهبود معانی

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

مترادف و متضاد catch-up

  1. verb To come near in space
    Synonyms: overtake, equal, bring up to date, keep up

Idioms

  • play catch-up (ball)

    (آمریکا - در مسابقات) کوشیدن برای رسیدن به یا جلو زدن از حریف

ارجاع به لغت catch-up

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «catch-up» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۱۲ خرداد ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/catch-up

لغات نزدیک catch-up

پیشنهاد بهبود معانی