Categorize

ˈkætəɡəraɪz ˈkætəɡəraɪz
آخرین به‌روزرسانی:
|
  • گذشته‌ی ساده:

    categorized
  • شکل سوم:

    categorized
  • سوم شخص مفرد:

    categorizes
  • وجه وصفی حال:

    categorizing

توضیحات

حالت نوشتاری در انگلیسی بریتانیایی categorise است.

معنی‌ها

  • verb - transitive
    رسته‌بندی کردن
  • verb - transitive
    رده‌بندی کردن، طبقه‌بندی کردن، دسته‌بندی کردن
پیشنهاد بهبود معانی

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

مترادف و متضاد categorize

  1. verb sort by type, classification
    Synonyms: assort, button down, class, classify, group, identify, peg, pigeonhole, put down as, rank, tab, typecast

لغات هم‌خانواده categorize

ارجاع به لغت categorize

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «categorize» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۱۲ خرداد ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/categorize

لغات نزدیک categorize

پیشنهاد بهبود معانی