Cavort

kəˈvɔːrt kəˈvɔːt
آخرین به‌روزرسانی:
|
  • گذشته‌ی ساده:

    cavorted
  • شکل سوم:

    cavorted
  • سوم شخص مفرد:

    cavorts
  • وجه وصفی حال:

    cavorting

معنی و نمونه‌جمله

  • verb - intransitive
    جست‌وخیز کردن، رقاصی کردن
    • - The colts were cavorting in the pasture.
    • - کره‌اسب‌ها در چراگاه جست‌و‌خیز می‌کردند.
پیشنهاد بهبود معانی

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

مترادف و متضاد cavort

  1. verb frolic, prance
    Synonyms: caper, caracole, carry on, cut loose, cut up, dance, fool around, frisk, gambol, go places and do things, horse around, horseplay, monkey around, play, revel, rollick, romp, roughhouse, sport

ارجاع به لغت cavort

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «cavort» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۱۲ خرداد ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/cavort

لغات نزدیک cavort

پیشنهاد بهبود معانی