Farthermost

American: ˈfɑːrθərˌmoʊst British: ˈfɑːðəməʊst
آخرین به‌روزرسانی:

معنی و نمونه‌جمله

  • adjective
    دورترین، آخرین نقطه، بعیدترین
    • - the farthermost points of the world
    • - دورترین نقطه‌های عالم
پیشنهاد بهبود معانی

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

مترادف و متضاد farthermost

  1. adjective Most distant or remote, as from a center
    Synonyms: farthest, furthermost, furthest, utmost, uttermost, extreme, outermost, outmost, ultimate

ارجاع به لغت farthermost

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «farthermost» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۱۲ خرداد ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/farthermost

لغات نزدیک farthermost

پیشنهاد بهبود معانی