Fire Away

faɪr əˈweɪ faɪər əˈweɪ
آخرین به‌روزرسانی:
|
  • گذشته‌ی ساده:

    fired away
  • شکل سوم:

    fired away
  • سوم شخص مفرد:

    fires away
  • وجه وصفی حال:

    firing away

معنی و نمونه‌جمله‌ها

  • phrasal verb verb - intransitive informal
    اجازه‌ی پرسیدن دادن (به کسی)
    • - We've set aside this time for a Q&A session, so go ahead and fire away.
    • - این زمان را برای جلسه پرسش‌وپاسخ اختصاص داده‌ایم، پس بفرمایید و بپرسید.
    • - Fire away! I'm ready to answer any questions you have.
    • - بپرس! آماده‌ی پاسخ به هر پرسشی هستم.
پیشنهاد بهبود معانی

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

ارجاع به لغت fire away

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «fire away» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۱۲ خرداد ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/fire-away

لغات نزدیک fire away

پیشنهاد بهبود معانی