Frugality

    fruːˈɡæləti fruːˈɡælɪti
    آخرین به‌روزرسانی:

    معنی

    • noun
      صرفه‌جویی، کم‌خرجی
    پیشنهاد بهبود معانی

    تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

    مترادف و متضاد frugality

    1. noun economizing
      Synonyms: avarice, avariciousness, carefulness, conservation, economy, forehandedness, good management, miserliness, moderation, niggardliness, parsimoniousness, parsimony, penuriousness, providence, prudence, saving, scrimping, stinginess, thrift, thriftiness
      Antonyms: generosity, lavishness, wastefulness

    ارجاع به لغت frugality

    از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

    شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

    کپی

    معنی لغت «frugality» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۱۲ خرداد ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/frugality

    لغات نزدیک frugality

    پیشنهاد بهبود معانی
    دریافت فست دیکشنری از طریق اپ‌استور دانلود مستقیم فست دیکشنری