فست‌دیکشنری ۱۷ ساله شد! 🎉

Galley

ˈɡæli ˈɡæli
آخرین به‌روزرسانی:

معنی

  • noun
    کشتی پارویی یا بادبانی قرون وسطی، (در چاپخانه) نمونه ستونی و صفحه بندی نشده مطالب چاپی، رانکا، رامکا، (در کشتی) آشپزخانه
پیشنهاد بهبود معانی

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

مترادف و متضاد galley

  1. noun a ship
    Synonyms: galleon, quarter galley, galleass, galiot, bireme, trireme, dinghy, rowboat, tender
  2. noun a kitchen
    Synonyms: caboose, scullery, cookroom

ارجاع به لغت galley

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «galley» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲۹ اردیبهشت ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/galley

لغات نزدیک galley

پیشنهاد بهبود معانی