Glee

    ɡliː ɡliː
    آخرین به‌روزرسانی:

    معنی و نمونه‌جمله

    • noun
      شادی، خوشحالی، سرور و نشاط، خوشی، ساز و نواز، اسباب موسیقی، زیبایی، کامیابی
      • - The boys were dancing with glee.
      • - پسرها با شادی پایکوبی می‌کردند.
    پیشنهاد بهبود معانی

    تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

    مترادف و متضاد glee

    1. noun extreme happiness
      Synonyms: blitheness, cheerfulness, delectation, delight, elation, enjoyment, exhilaration, exuberance, exultation, fun, gaiety, gladness, hilarity, jocularity, jollity, joviality, joy, joyfulness, joyousness, liveliness, merriment, mirth, pleasure, sprightliness, triumph, verve
      Antonyms: discouragement, sadness, unhappiness

    ارجاع به لغت glee

    از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

    شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

    کپی

    معنی لغت «glee» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۱۲ خرداد ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/glee

    لغات نزدیک glee

    پیشنهاد بهبود معانی
    دریافت فست دیکشنری از طریق اپ‌استور دانلود مستقیم فست دیکشنری