Going To

ˈɡoʊɪŋˌtu ˈɡəʊ.ɪŋ tu:
آخرین به‌روزرسانی:

معنی و نمونه‌جمله‌ها

  • تصمیم داشتن، قصد داشتن
    • - She's going to turn off the lights and lock the door.
    • - او قصد دارد چراغ‌ها را خاموش و در را قفل کند.
    • - She is going to bake a cake for the party tonight.
    • - تصمیم دارد یک کیک برای مهمانی امشب بپزد.
پیشنهاد بهبود معانی

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

ارجاع به لغت going to

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «going to» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۱۲ خرداد ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/going-to

لغات نزدیک going to

پیشنهاد بهبود معانی