Gorilla

ɡəˈrɪlə ɡəˈrɪlə
آخرین به‌روزرسانی:
|
  • شکل جمع:

    gorillas

معنی و نمونه‌جمله

  • noun
    نسناس، بزرگ‌ترین میمون شبیه انسان، گوریل
    • - He is a gorilla of a man.
    • - او مرد گوریل‌مانندی است.
پیشنهاد بهبود معانی

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

مترادف و متضاد gorilla

  1. noun Largest anthropoid ape; terrestrial and vegetarian; of forests of central west Africa
    Synonyms: gorilla-gorilla
  2. noun A person who treats others violently and roughly, especially for hire
    Synonyms: hoodlum, ruffian, thug, tough, hooligan, goon, hood

ارجاع به لغت gorilla

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «gorilla» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۱۲ خرداد ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/gorilla

لغات نزدیک gorilla

پیشنهاد بهبود معانی