Granularity

ˌɡrænjəˈlærəti ˌɡrænjəˈlærəti
آخرین به‌روزرسانی:

معنی

  • noun
    دانه‌دانه بودن
پیشنهاد بهبود معانی

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

مترادف و متضاد granularity

  1. noun The quality of being composed of relatively large particles
    Synonyms: coarseness, graininess

ارجاع به لغت granularity

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «granularity» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۱۲ خرداد ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/granularity

لغات نزدیک granularity

پیشنهاد بهبود معانی