فست‌دیکشنری ۱۷ ساله شد! 🎉
بیا تولد

    Hack It

    آخرین به‌روزرسانی:

    معنی و نمونه‌جمله‌ها

    • slang
      با موفقیت از پس کاری برآمدن، از عهده‌ی کاری برآمدن
      • - The new recruit just can't hack it.
      • - نیروهای جدید از پس این کار برنمی‌آیند.
      • - He tries to convince them that he can hack it.
      • - او سعی می‌کند آن‌ها را قانع کند که از پس این کار بر‌می‌‌آید.
    پیشنهاد بهبود معانی

    تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

    مترادف و متضاد hack it

    1. verb to succeed
      Synonyms: accomplish, avail, be successful, bring home the bacon, carry off, come out on top, come through, cut it, cut the mustard, deliver the goods, get to the top, hit the mark, make a go of it, make it, make the cut, make the grade, prevail, pull it off, score, win

    ارجاع به لغت hack it

    از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

    شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

    کپی

    معنی لغت «hack it» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲۸ اردیبهشت ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/hack-it

    لغات نزدیک hack it

    پیشنهاد بهبود معانی
    دریافت فست دیکشنری از طریق اپ‌استور دانلود مستقیم فست دیکشنری