Heifer

ˈhefər ˈhefə
آخرین به‌روزرسانی:

معنی

  • noun
    گوساله ماده، ماده گوساله
پیشنهاد بهبود معانی

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

مترادف و متضاد heifer

  1. noun A young cow
    Synonyms: yearling, springer, stirk (British)
  2. noun A girl
    Synonyms: maid, lass, young thing, filly

ارجاع به لغت heifer

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «heifer» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۱۲ خرداد ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/heifer

لغات نزدیک heifer

پیشنهاد بهبود معانی