Hillock

ˈhɪlək ˈhɪlək
آخرین به‌روزرسانی:

معنی

  • noun
    تپه کوچک، برآمدگی در سطح صاف، پشته، گریوه، (نظامی) پرندک
پیشنهاد بهبود معانی

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

مترادف و متضاد hillock

  1. noun small hill
    Synonyms: acclivity, ascent, bluff, butte, cliff, drift, dune, elevation, esker, headland, heap, highland, hilltop, hummock, inclination, incline, knoll, mesa, mound, mount, precipice, prominence, promontory, ridge, rise, slope, summit

ارجاع به لغت hillock

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «hillock» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۱۲ خرداد ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/hillock

لغات نزدیک hillock

پیشنهاد بهبود معانی