Hoe

hoʊ həʊ
آخرین به‌روزرسانی:
|
  • گذشته‌ی ساده:

    hoed
  • شکل سوم:

    hoed
  • سوم شخص مفرد:

    hoes
  • وجه وصفی حال:

    hoeing
  • شکل جمع:

    hoes

معنی‌ها و نمونه‌جمله‌ها

  • noun countable
    کج‌بیل
    • - My favorite gardening tool is the hoe.
    • - ابزار باغبانی محبوب من کج‌بیل است.
    • - I need to buy a new hoe for my garden.
    • - باید کج‌بیل جدیدی برای باغم بخرم.
  • noun slang countable
    ناپسند جنده، فاحشه
    • - Don't trust her, she's a notorious hoe.
    • - بهش اعتماد نکن؛ اون یه جنده‌ی معروفه.
    • - I fucked a hoe.
    • - یه فاحشه رو کردم.
  • verb - intransitive verb - transitive
    وجین کردن (با کج‌بیل)، با کج‌بیل کار کردن، کج‌بیل زدن
    • - I need to hoe the garden to get rid of all the weeds.
    • - برای از بین بردن همه‌ی علف‌های هرز باید باغچه را وجین کنم.
    • - The farmer hoeing under the scorching sun.
    • - کشاورز زیر آفتاب سوزان با کج‌بیل کار می‌کند.
    • - Remember to hoe around the base of the plants to prevent weed growth.
    • - به یاد داشته باشید که برای جلوگیری از رشد علف‌های هرز، اطراف ریشه‌ی گیاهان را وجین کنید.
پیشنهاد بهبود معانی

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

مترادف و متضاد hoe

  1. noun
    Synonyms: digger, scraper, scuffle hoe, warren hoe, garden-hoe, grub hoe, weeding hoe, wheel hoe, cultivator

ارجاع به لغت hoe

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «hoe» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۱۲ خرداد ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/hoe

لغات نزدیک hoe

پیشنهاد بهبود معانی