Hypersensitive

    ˌhaɪpərˈsensət̬ɪv ˌhaɪpəˈsensətɪv
    آخرین به‌روزرسانی:

    معنی

    • adjective
      دارای حساسیت فوق‌العاده، خیلی حساس
    پیشنهاد بهبود معانی

    تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

    مترادف و متضاد hypersensitive

    1. adjective Having an allergy or peculiar or excessive susceptibility (especially to a specific factor)
      Synonyms: high-strung, allergic, fastidious, hypersensitized, hypersensitised, jumpy, sensitized, sensitised, supersensitive, supersensitized, supersensitised

    ارجاع به لغت hypersensitive

    از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

    شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

    کپی

    معنی لغت «hypersensitive» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۱۲ خرداد ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/hypersensitive

    لغات نزدیک hypersensitive

    پیشنهاد بهبود معانی
    دریافت فست دیکشنری از طریق اپ‌استور دانلود مستقیم فست دیکشنری