Hyrax

آخرین به‌روزرسانی:

معنی

پیشنهاد بهبود معانی

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

مترادف و متضاد hyrax

  1. noun Any of several small ungulate mammals of Africa and Asia with rodent-like incisors and feet with hooflike toes
    Synonyms: coney, cony, dassie, das

ارجاع به لغت hyrax

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «hyrax» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۱۲ خرداد ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/hyrax

لغات نزدیک hyrax

پیشنهاد بهبود معانی