فست‌دیکشنری ۱۷ ساله شد! 🎉

Lacrimation

آخرین به‌روزرسانی:

معنی

  • noun
    ایجاد اشک
پیشنهاد بهبود معانی

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

مترادف و متضاد lacrimation

  1. noun Shedding tears
    Synonyms: lachrymation, tearing, watering

ارجاع به لغت lacrimation

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «lacrimation» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲۸ اردیبهشت ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/lacrimation

لغات نزدیک lacrimation

پیشنهاد بهبود معانی