Logically

ˈlɑːdʒɪkli ˈlɒdʒɪkli
آخرین به‌روزرسانی:
|
  • صفت تفضیلی:

    more logically
  • صفت عالی:

    most logically

معنی و نمونه‌جمله‌ها

  • adverb C2
    به‌طور منطقی، از روی استدلال
    • - Her ideas were logically presented.
    • - ایده‌های او به‌طور منطقی ارائه شدند.
    • - Technology problems force students to think logically.
    • - مشکلات فناوری دانش‌آموزان را مجبور می‌کند که به‌طور منطقی فکر کنند.
پیشنهاد بهبود معانی

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

مترادف و متضاد logically

  1. adjective In a reasonable manner
    Synonyms: rationally, by logic, by reason, inevitably
  2. adverb In a logical manner
    Antonyms: illogically

لغات هم‌خانواده logically

ارجاع به لغت logically

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «logically» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۱۲ خرداد ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/logically

لغات نزدیک logically

پیشنهاد بهبود معانی