فست‌دیکشنری ۱۷ ساله شد! 🎉

Magenta

məˈdʒentə məˈdʒentə
آخرین به‌روزرسانی:

معنی و نمونه‌جمله‌ها

  • adjective noun uncountable
    رنگ سرخابی، مجنتا
    • - She wore a stunning magenta dress to the party.
    • - لباس سرخابی خیره‌کننده‌ای در مهمانی پوشیده بود.
    • - The magenta flowers bloomed in the garden.
    • - گل‌های مجنتا در باغ شکوفه دادند.
پیشنهاد بهبود معانی

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

مترادف و متضاد magenta

  1. noun A battle in 1859 in which the French and Sardinian forces under Napoleon III defeated the Austrians under Francis Joseph I
    Synonyms: maroon, claret, fuchsia, Battle of Magenta, grape, vermilion, raisin, raspberry

ارجاع به لغت magenta

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «magenta» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲۸ اردیبهشت ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/magenta

لغات نزدیک magenta

پیشنهاد بهبود معانی