فست‌دیکشنری ۱۷ ساله شد! 🎉
بیا تولد

    Magnanimous

    mæɡˈnænɪməs mæɡˈnænɪməs
    آخرین به‌روزرسانی:
    |

    • صفت تفضیلی:

      more magnanimous

    • صفت عالی:

      most magnanimous

    معنی و نمونه‌جمله‌ها

    • adjective
      بزرگ طبع، بزرگوار، عالی‌فطرت، آقا‌منش، نظر‌بلندانه
      • - He forgave my offences magnanimously.
      • - او با بزرگواری گناهان مرا بخشید.
      • - He was magnanimous in victory.
      • - او هنگام پیروزی از خود بزرگواری نشان می‌داد.
    پیشنهاد بهبود معانی

    تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

    مترادف و متضاد magnanimous

    1. adjective giving and kind
      Synonyms: all heart, altruistic, beneficent, benevolent, big, bighearted, bountiful, charitable, considerate, forgiving, free, generous, great, greathearted, handsome, has heart in right place, high-minded, kindly, knightly, liberal, lofty, loose, munificent, noble, openhanded, Santa Claus, selfless, soft, soft-touch, ungrudging, unselfish, unstinting
      Antonyms: petty, stingy, suspicious

    ارجاع به لغت magnanimous

    از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

    شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

    کپی

    معنی لغت «magnanimous» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲۸ اردیبهشت ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/magnanimous

    لغات نزدیک magnanimous

    پیشنهاد بهبود معانی
    دریافت فست دیکشنری از طریق اپ‌استور دانلود مستقیم فست دیکشنری