Mantra

ˈmæntrə ˈmæntrə
آخرین به‌روزرسانی:

معنی‌ها و نمونه‌جمله‌ها

  • noun countable
    ذکر، ورد، مانترا (نوعی سرود یا ذکر در آیین هندو)
    • - She repeated her mantra every morning to start the day with positivity.
    • - او مانترای خود را هر روز صبح تکرار می‌کرد تا روز را با انرژی مثبت شروع کند.
    • - He found solace in the repetition of his mantra during times of stress.
    • - او در مواقع استرس از تکرار ذکر خود آرامش می‌یافت.
  • noun countable
    تکیه‌کلام، عبارت تأکیدی، ورد زبان، شعار
    • - The athlete's mantra was "never give up" as he pushed himself to the finish line.
    • - شعار این ورزش‌کار «هرگز تسلیم نشو» بود، زیرا او خود را به خط پایان رساند.
    • - Her mantra for success was "work hard, stay humble."
    • - شعار او برای موفقیت این بود: «سخت کار کن، متواضع بمان».
پیشنهاد بهبود معانی

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

ارجاع به لغت mantra

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «mantra» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۱۲ خرداد ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/mantra

لغات نزدیک mantra

پیشنهاد بهبود معانی